جنگلهای بر
|
روابط عمیق بین قوم و خون، یک شاهزاده در معرض خطر ابرو و جادو، و یک نجبای که باقی میرسد تا به یارموسینانجام کند.
:
در درهیهای پیشرو، تاجرانان و قومفرات در کنار در??اچها با هم میجستند. در آن موقع، شاهزاده سلیمان در حالی که از میراثش برکنده شده بود، در آن سوی جبال پنهون بود. او ??ر یکی از اردوگاه در ک??هپ??دازها، به ضربانهای و یارانش رخنمی داد.
با این حال، یک گروه از قومفرات در انتهای ساحل، در حال Preparation برای یک Operatio تهاج?? بودند. آنها از ابروی معبد پرستویی که در Mountains قرار داشت، پشتیبانی میند.
در میان این هیجانات، حارس جادو و نجبای ارشد، حارم، در حال بررسی نقشههایش بود. او در خوابیش از یک Vision دیدن کرده بود که بر اساس آن، قومفرات را برای تصاحب شاهزاده سلیمان رستگاری کنند.
با این حال، ??ر یکی از روستاهای دورتر، حدیق، دختر نجبای، در حالی میمرد که از خطر ابرو و جادو ترس داشت. او به قویترین یارموسینان به نام بکتاش پیوسته بود، و آن دو در تلاش برای نجات شاهزاده سلیمان بودند.
:
در معبدی که در وسط کوهها قرار داشت، میراثهای قدیمی از جادو و رموز به نمایش گذاشته شده بودند. در آنجا، حارم در حال برقرaring یک ??راسم ریتوال است. او با استفاده ازblood of کوربانیها، از قدرت بالایی بهره میبرد.
در همین lúc، شاهزاده سلیمان در حالی که از ابرو و جادوی حارم ترس داشت، در Mountains به دنبال یارموسینانجاست. او به کمک حدیق و بکتاش وابسته است، اما آن دو نیز از خطرهای نادر برهش کردهاند.
با این حال، یک قومفرات در ورdestan در حال تهاج?? بودند. آنها با استفاده ازهای ابرویی، در تلاش برای تصاحب معبد و منابع قدرت حارم هستند.
در این معرکے، بکتاش به عنوان یک ??جبای محسوب میشد و سعی میبرد تا از شکست جلوگیری کند. او در حال حاضر در بین قومفرات و ابروییها جادوبازی میکند، اما خطر برای حدیق و شاهزاده سلیمان نیز بر میآید.
این به ما نشان میدهد که چگونه قومفرات و ابروییها در تعامل با یکدیگر و با نیروهای دیگر، در معرضی از رعب و دب، قرار دارند. همچنین، آن که یارموسینانجاشن لزوم برای نجات شاهزاده سلیمان و حفظ میراث قدیمی است. مضمون کا ماخذ:نتیجہ لوٹومینیا